ساختارها رفتار ما را شکل میدهند. یکی از این ساختارها شبکههای اجتماعیاند. هر شبکه، ساختار (فرم) خاص خود را دارد و این ساختار به طرز جالبی محتوای آنرا تحت تأثیر قرار میدهد. مثلا توییتر ابتدا با ایدهی یک شبکه اجتماعی پیامکی شکل گرفت. اکنون دیگر پیامکی در کار نیست تقریبا، همه آنلاین شدهاند. اما ساختار کوتاه و مینیمالنویسی باعث شده است توییتر هویت خاص خود را پیدا کند. برای مثال فضای توییتر حداقل برای دو کارکرد ی و طنازی مهیاست که به زعم بنده محصول ساختار آن است.
وبلاگها هویت و حس و حال خود را داشتند.
این عکس را امشب، در اولین روز آغاز تبلیغات مجلس در میدان اطلسی #یزد گرفتم. تصویری از ضجهی مردمی زجر دیده. از آن خط کج و معوج مشخص است نویسنده از کدام طبقه اجتماعی است. کسی که این ضجه را با جانش نوشته. حس نوشتهای را میدهد که یک زندانی با خون خویش بر دیوار زندان نوشته باشد. جای چنگ زدنهای این جسم نیمهجان کنار نوشته خویش بر این دیوار زندان پیداست. چقدر همین عبارت حرف دارد. او از همه بریده. برایش هیچ کس مهم نیست. هیچ آرمانی نمیخواهد. او میگوید: